سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه بسیار یاد خداوند ـ عزّوجلّ ـ کند، خداوند، دوستش خواهد داشت، و هرکه بسیار یاد خدا کند، برایش دو برائت نامه نوشته خواهد شد : برائتی از دوزخ و برائتی از نفاق . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
دوشنبه 87 مهر 1 , ساعت 1:2 صبح

چگونه مهدى منتظر در آخر الزمان مى تواند مردگان را زنده کند، و مؤمنین را عزیز بدارد و فاسقین را عذاب نماید؟ و اصولا آیا اعتقاد به رجعت پشتوانه علمى دارد در حالیکه جزء اعتقادات مسلمین نمى باشد، چرا که عقلا ممکن نیست و دلیل بر آن نداریم.

ادامه مطلب...

سه شنبه 87 شهریور 26 , ساعت 10:15 عصر

دلیل شیعه بر اینکه امام دوازدهم آن‌ها هنوز زنده است چیست؟ در حالیکه در همان سردابی که مدعی‌اند غیبت صغری از آن‌جا شروع شده است از دنیا رفته است.جواب اجمالی:

در پاسخ این سؤال بیان می‌شود که: اصل مهدویت و انتظار مصلح جهانی مورد اتفاق تمام ملل و ادیان و مذاهب می‌باشد و هر دینی منتظر منجی می‌باشد و دربارة حیات امام زمان ـ عجل‌الله تعالی‌فرجه الشریف ـ این امر غیر ممکن نمی‌باشد ، زیرا در قرآن صریحاً افرادی از اولیاءالله ذکر شده‌اند که دارای عمری طولانی بوده‌اند و اهل سنت هرگز در صحت این روایات شک نمی‌کنند به علاوه روایات زیادی نیز دلالت بر وجود امام عصر ـ عجل الله تعلی فرجه الشریف ـ دارد.

جواب تفصیلی:

یکی از مسائلی که جزئیات آن مورد اختلاف شیعه و اهل سنت است مسئله مهدویت می‌باشد. این مسئله دارای ابعاد مختلفی می‌باشد. مسائل مورد بحث در مهدویت عبادتند از: 1) اصل مهدویت و انتظار ظهور امام زمان ـ عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف ـ  2) امامت امام زمان(عج) درسن پنج سالگی و طـول عـمر امام زمان 3) فلـسفة عقیده شیـعه به وجـود امـام زمان(عج).

مسئله اول نه تنها مورد اتفاق شیعه و اهل سنت می‌باشد بلکه تمام ملل و فرق و ادیان منتظر ظهور مصلحی کل می‌باشند تا در آخر الزمان بر این عالم حکومت کند و بشریت را از ظلم رهایی بخشد. در زبور داود در این باره می‌خوانیم که: « ... اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود هان بعد از اندکی شریر نخواهد بود...اما صالحان را خداوند تایید می‌کند... زیرا آنانکه از وی برکت یابند وارث زمین گردند.... و اما نسل شریر منقطع خواهد شد، صالحان وارث زمین خواهند بود و ... [1]».

در این باب زبور داود از ظلم و ستم و شر، سخن به میان آورده است و بیان شده که شر و ستم از بین خواهد رفت و صالحان وارث زمین خواهند شد. قرآن مجید نیز از این واقعه از زبور خبر داده و فرموده است: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»[2] . (ما در زبور نوشتیم که بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.)

در اناجیل اربعه نیز آمدن «پسر انسان» خبر داده شده است و به مردم دستور انتظار داده شده است[3].

دراسلام نیز بر اساس آیات و روایات نبوی مردم باید به انتظار روزی باشند که شخصی از اهل بیت پیامبر(ص) و از فرزندان فاطمه ظهور کند و بساط ظلم و ستم را برچیند و جهان را پر از عدل و داد نماید.

این عقیده در اسلام امری مسلم و غیر قابل انکار می‌باشد. تا جایی که محی الدین عربی حنفی در فتوحات مکیه جلد 3 باب 366 تحت عنوان «وزراء المهدی ـ عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف ـ » بحث مفصلی را مطرح کرده و حتی شمائل حضرت را توضیح داده و به نام مبارک او اشاره می‌کند.

ابن حجر در کتاب «الصواعق المحرمة» در شرح حال ائمه دوازده گانه به تفصیل سخن گفته و بابی به نام «الایات التی وردت فی ذریه فاطمة ـ علیها سلام ـ » و «الایات التی وردت فی فضائل اهل البیت» منعقد کرده است و در رابطه با حضرت مهدی ـ عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف ـ آیات زیادی را مطرح کرده است.

در سنن ابن داود که یکی از کتب صحاح اهل سنت است بابی در این رابطه به نام «کتاب المهدی» موجود است. در سایر کتب و صحاح اهل سنت روایات زیادی در این باره ذکر شده است. در این‌جا تنها به نقل سه روایت اکتفا می‌کنیم و اهل تحقیق را به کتب مفصله ارجاع می‌دهیم:

1ـ در روایات نبوی در بسیاری از کتب اهل سنت آمده است که: «لاتقوم الساعة حتی یلی رجل من اهل بیتی یواطؤ اسمه اسمی»[4]. (قیامت بر پا نمی‌شود مگر این‌که مردی از اهل بیت من که نام او همانند نام من است (محمد است) زمام امور را در دست گیرد).

2ـ جابر بن سمره نقل می‌کند که : «قال النبی ـ صلی‌الله‌ علیه و آله ـ : یکون اثنا عشر امیراً کلهم من قریش»[5]. (بعد از من دوازده امیر که همگی از قریش می‌باشند خواهند آمد).

3ـ رسول خدا ـ صلی‌الله‌ علیه و آله ـ فرمود که: «المهدی من ولد فاطمه»[6].

اما مسئله دوم و سوم مورد اختلاف شیعه و اهل سنت قرار گرفته شده است. از این دو مسئله، مسئله دوم بیشتر مورد نزاع و بحث قرار گرفته است. مسئلة دوم خود به دو بخش تقسیم می‌شود.

الف: امامت حضرت مهدی(عج) در سن پنج سالگی ب: طول عمر آن حضرت.

چون شبهه در رابطه با طول عمر آن‌حضرت می‌باشد در این جا به طور اختصار به این قسمت پرداخته می‌شود.

در رابطه با این مسئله ما از طریق قرآن و حقایق دینی سخن می‌گوئیم، گر چه بر اهل فن پوشیده نمی‌باشد اگر چه این مطلب که امام زمان(عج) در سرداب از دنیا رفته است نیاز به دلیل و برهان است ولی از آن جا که فرض بر این است که طرف سخن و صاحب شبهه کسانی هستند که قرآن را پذیرفته و به حقانیت آن معتقدند، می‌گوئیم نباید برای شما عمر طولانی یک ولی از اولیاء خدا مایة تعجب باشد، زیرا قرآن کریم دربارة افراد گوناگون عمرهای طولانی ذکر کرده است. در رابطه با حضرت نوح ـ علیه السلام ـ می‌خوانیم که او تنها قبل از طوفان 950 سال در بین قومش بوده و پس از طوفان هم مدتی زنده بوده است. «فلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاماً[7]» تا جایی که در تاریخ عمر حضرت نوح ـ علیه السلام ـ را 2500 سال هم گفته‌اند.

هم‌چنین در رابطه با حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ وفتی یهودیان گفتند که ما او را به دار آویخته‌ایم، قرآن کریم نظر آن‌ها را رد می‌کند و می‌فرماید: «خداوند عیسی را به آسمان برده است» «و ما قتلوه یقیناً بل رفعه الله الیه[8]» (او یقیناً کشته نشده بلکه خدا او را به سوی خود بالا برده است). بنا براین طبق آیات فوق و روایات زیادی که در این باره از پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌ علیه و آله ـ وارد شده است حضرت نوح ـ علیه السلام ـ عمری طولانی داشته و حضرت مسیح نیز در حدود دو هزار سال است که زنده است. پس چگونه نسبت به عمر امام زمان(عج) این همه خدشه وارد می‌شود و آن را بعید فرض می‌کنند؟ به علاوه در تاریخ معمّرین بسیاری را نام برده‌اند که هر یک با این‌که بعضی ولی خدا نبوده‌اند عمرهای طولانی داشته‌اند. بالا تر از همه این‌ها، ما که خدا را قادر مطلق می‌دانیم چه بعدی دارد که روی مصالحی خداوند ولی خود را در مدتی طولانی حفظ نماید و او را دور از دسترس دیگران و غایب از دید مردم نگه بدارد و از این طریق بندگان خود را آزمایش نماید.

به هر حال مهم این است که از نظر قرآن کریم عمر طولانی برای یک انسان ممکن است و تعجب این است که کسانی که به آیات فوق عقیده دارند به طول عمر امام عصر(عج) به شدت اعتراض می‌کنند و آن را منکر می‌دانند در حالی که وقتی چیزی ممکن شد، فرقی بین مصادیق آن نمی‌باشد.

عیسی مسیح ـ علیه السلام ـ زنده بماند یا مهدی موعود(عج) هر دو برای خدا ممکن است و مانعی ندارد.

«والسّلام»  


شنبه 87 شهریور 16 , ساعت 2:58 عصر
پرسش :

انجمن حجتیه چه کسانی هستند و عقایدشان دارای چه اشکالاتی است؟

پاسخ :

مقدمه: در زمان پهلوی بالاخص پهلوی دوم بهائیت رشد بسیار داشت و فرصتی پیدا کرد تا جمعیت خود را سه برابر کند و در دستگاه

دولتی و شاه نفوذ فراوان بکند. رییس رادیو تلویزیون وقت دکتر شاه قلی، وزیر بهداری، وزیر آموزش و پرورش و... هویدا نخست وزیر و

بسیاری دیگر بهایی بودند و به سفارش اربابان و شاه در همة امور دخالت داشتند.
در میان ملت، روحانیت و مذهبیون کشور به مقابله با بهائیت پرداختند از جمله آقای فلسفی (خطیب معروف) با اجازه حضرت آیت الله

بروجردی علیه بهائیت شروع به سخنرانی می کند و حتی از رادیو پخش می شود (سخنرانی ایشان چنان تأثیر می گذارد که تیمسار

باتمانقلیچ رییس ستاد ارتش کلنگی را بر روی شانه اش گذاشت و به سوی مرکز بهائیت در تهران حرکت کرد و آن جا را تصرف و سپس

تخریب کرد). علماء نیز از جمله امام خمینی(ره)، پس از فوت آیت الله بروجردی به صورت فعال از سال 1340 شمسی با مشارکت فعال در

اعتراض علیه لایحه انجمن ولایتی و ایالتی در صحنه حضور پیدا کرد و در مواقع مختلف برای آگاهی دادن مردم علیه بهائیان اقدام نمودند، از

دیگر معترضین بهائیت در کشور، مرحوم شیخ محمود (ذاکر زاده) تولایی معروف به شیخ محمود حلبی بود. او از اعضای فعال انجمن تبلیغات

اسلامی مشهد بود و مأموریت یافت دربارة فرقه بهائیت تحقیق کند. ایشان در سال 1335 اقدام به تشکیل انجمن خیریه حجتیه مهدویه کرد

و برخی دو علت برای تأسیس آن عنوان کرده اند: 1. دوست و همکار حلبی به نام سید عباس علوی که همراه او مأمور برای تحقیق در

مورد بهائیت مورد شده بود، جذب بهائیت شده و از مبلغان آنان گشت؛ 2. مرحوم حلبی در سال 32 مدعی بود که امام زمان ـ علیه

السّلام ـ به او امر فرمودند که گروهی را برای مبارزه با بهائیت تشکیل بدهد.
هدف از تشکیل انجمن
اصلی ترین و عمده ترین هدف، فعالیت های فرهنگی برای پیشگیری از تبلیغ و ترویج بهائیت و منزوی نمودن بهائیان در جامعه و دعوت به

دین مبین اسلام بود.
کارگردانان انجمن
الف. شیخ محمود ذاکر زادة تولایی معروف به شیخ محمود حلبی؛ ب. سید رضا آل رسول؛ ج. سید محمد حسین عصار؛ د. سید حسین

سجادی؛ هـ . غلام حسین حاج محمد تقی تاجر.
عمده ترین نیروهای انجمن معلمان و افراد باسواد بودند به علت حساسیت رژیم شاه، روحانیون کمی در این انجمن حضور داشتند و یا این

که چون مرحوم حلبی مخالف سرسخت فلسفه بود اعضای انجمن را از غیر روحانی انتخاب می کرد.
انجمن از بعد تشکیلات
تمام دوره های آموزشی خود را که شامل 4 دوره مقدماتی و یک دوره نهایی می شد بر مبنای بهائیت برنامه ریزی کرده بود:
class=`FP` href=#_ftn1 name=_ftnref1>[1]
. تاریخچه تشکیل بهائیه و بابیه؛

[2]
. قائمیه و رد اشکالات در مورد حضرت مهدی (عج)؛[3]. خاتمیت و رد

اشکالات در مورد خاتمیت دین اسلام؛[4]. ردّیه بر اصول 12 گانه بهائیه و به اصطلاح

خودشان منشور بهائیت. در پایان هم دوره ای ویژه مدرسین بود.
افکار و عقاید انجمن
1. با توجه به تبصره 2 از ماده دوم که در سال 1335 تدوین و تصویب شد به هیچ وجه انجمن در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت چون

که دخالت در سیاست زیبنده پیشوایان دینی نیست.
2. مرحوم کلبی تأکید می کرد که دشمن اصلی اسلام بهائیت است. و امروز تکلیف شرعی و دینی همه ما آن است که با بهائیت مبارزه

کنیم.2
3. قبل از امام زمان (عج) هر پرچمی که بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد (تمسک به روایات رأیت) باید منتظر بود تا خود

حضرت بیایند.
4. تشکیل حکومت خالص در زمان امام مهدی (عج) است: استناد به روایت امام صادق ـ علیه السّلام ـ که می فرماید: "ما خرج و لا یخرج

منا اهل البیت الی قیام قائمنا احد لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمة البلیة و کان قیامه زیادة فی مکر و هنا و شیعتنا".3
5. باید گناه و ستم و معصیت به اوج خود برسد تا زمینه قیام آن حضرت فراهم شود و حضرت بیایند.
6. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد، گفتار مرحوم حلبی: شیعه می گوید در عصر غیبت امام زمان (عج) جهاد نیست چرا و پاسخ می دهد

چون که حاکم اسلامی باید معصوم باشد مصداق پیدا نکرده است.4
7. تقیه را در مقابل مبارزه قرار می دادند و معتقد بودند که مبارزه هدر دادن نیروهاست.

[5]

8. در عصر غیبت تمام مسئولیتها و وظایف یک انسان مسلمان، انتظار است و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبت هاست .
9. بهایی ها وجود امام زمان (عج) را منکرند، انجمنی ها آثار وجودی حضرت را نفی می کنند.
name=_ftnref6>[6]

10. یکی دیگر از برخوردها و روش های انجمن که پس از پیروزی انقلاب و حتی هم اکنون به آن دامن می زنند بحث اختلاف شیعه و سنی

است.[7]
11. فلسفه را نوعی بدعت و ورود فلسفه یونان را به اسلام از طرح های استعماری می دانند.
name=_ftnref8>[8]

12. هر گونه مبارزه با استعمار و استبداد نه تنها سودی ندارد بلکه مایه نیرومندی وپیشرفت بهائیها خواهد و پیوسته این اندیشه را پراکنده

می ساختند که مبارزه با زورمندان و قدرت های جهانی ویژه حضرت مهدی (عج) است

[9]
و قرآن با صدای رسا اعلام می دارد که خود را به دست خویش هلاک نکنید. و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه.
13. خود را از علما و فقها، اسلام شناستر، آگاه تر، عالم تر و دلسوزتر برای اسلام می دانستند.
name=_ftnref10>[10]

14. رهبر و ولی و حاکم جامعه فقط باید معصوم باشد، عدالت تنها کافی نیست، عصمت هم می خواهد.
name=_ftnref11>[11]

16. اصول سه گانه: 1. خودداری از تعرض به شاه؛ 2. خودداری از تعرض به آمریکا و اسراییل؛ 3. خودداری از تعرض به مسایل سیاسی.
روش برخورد شاه با انجمن
حکومت از آنها حمایت می کرد زیرا از یک سو کاری به سیاست نداشتند و خطری برای رژیم به حساب نمی آمدند و از طرفی نیز می

توانستند بستری برای مبارزه با رشد کمونیسم باشند.[12]
مرحوم حلبی می گفت شاه از همه سلاطین قبلی با عفتتر است[13] و در سال

1357 که مردم فوج فوج در خون خویش غوطه ور بودند انگشتری را که روی سطح آن نوشته بود یدالله فوق ایدیهم برای سلامت شاه ارسال

کرد.[14]
امام و انجمن حجتیه
امام خمینی(ره) در خواست اجازه مصرف سهم امام را در انجمن در 28 دیماه 1349 برابر شعبان 1390 می دهند ولی در سال 1351 این

اجازه را لغو می کند. و امام پس از انقلاب آیت الله خزعلی که برای تهیه گزارش و تکمیل اطلاعات خودشان درباره انجمن به امام مراجعه

کرد و امام ایشان را برای نظارت جهت تهیه گزارش بر این گروه تعیین کردند تا انجمن را زیر نظر گرفته وگزارش فعالیت های آن را به امام

تقدیم نماید. انجمن نیز اقدام به چاپ و تکثیر سخنرانی های آیت الله خزعلی در تأیید خود نموده و کوشید وانمود کند که امام و نماینده

ایشان هوادار انجمن است و امام این نظارت را در 12 رمضان 60 شمسی لغو می کند و به آقای خزعلی می فرمایند شما دیگر در رابطه با

آنها ارتباطی نداشته باشید.[15]
و امّا جواب از عقاید انجمن حجتیه
1. عدم مداخله در امور سیاسی:
دخالت نکردن در سیاست به این معنا بود که در مقابل شاه و رژیم او ساکت باشد و در حالی که امام تقیه را حرام کرده بودند.
2. بزرگ نمایی بهائیت و تکلیف فقط مبارزه با بهائیت است:
علت قوت و پرورش بهائیت، شاه و رژیم اسراییل و آمریکا بود اگر شاه از بین می رفت بهائیت هم از بین می رفت، پس باید مبارزه با شاه

می شد تا با رفت علت، معلول هم از بین برود.
3. قبل از امام زمان (عج) هر پرچمی بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد
مراد پرچمی است که به نام امام مهدی و با ادعای مهدویت برپا گردد نه هر پرچمی که برای برطرف کردن ظلم و جور برپا شود.
4. باید گناه و ستم و معصیت زیاد بشود تا امام زمان (عج) بیاید
امام در پیام خودشان فرمودند یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد شود تا حضرت صاحب بیاید حضرت

صاحب مگر برای چه چیزی می آید، حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجاجات را بردارید، این دسته

بندی ها را برای خاطر خدا اگر مسلمان هستید و برای کشورتان اگر ملی هستید، این دسته بندهای را بردارید. در این موجی که الان این

ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست (پیام امام در 26

تیرماه 1362).
5. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد
اولاً که قیامها در زمان شاه، دفاع از اسلام بوده است و ثانیاً دلیل آنها بر عدم جهاد این بود که می گفتند رهبر معصوم نبوده و مصداق حاکم

اسلامی وجود ندارد. در جواب باید گفته شود که خود امامان هم نایب داشتند و وکالت در امور را به بعضی از امنا و فقها سپرده بودند و در

دوران غیبت امام معصوم امور را به فقها سپرده شده است.
6. تقیه را در مقابل مبارزه قرار دادن و گفتن این که مبارزه، هدر دادن نیروهاست
امام راحل می فرماید: و الله گنهکار است کسی که ساکت بنشیند.[16]
7. تمام مسئولیت و وظیفه یک انسان انتظار است و ندیدن امام بزرگترین گناه است
تمام وظیفه یک انسان عمل به تکلیف است و تکلیف در هر زمان فرق می کند و امام زمان (عج) از ما انجام وظیفه را می خواهد و دیدن آن

حضرت تکلیف نیست.
8. جدایی دین از سیاست
امام راحل فرمود: دیانت ما عین سیاست ماست، دین بدون سیاست که معنا ندارد یعنی فقط از ما یک نماز و روزه را خواستند شیوه

امامان معصوم هم و دخالت در امور اجتماعی و رهبری جامعه را به عهده داشتن این سیاست است پس ائمه ـ علیهم السّلام ـ هم دین و

سیاست را با هم عمل می کردند و در سال 1362، 26 تیرماه امام راحل در پیامی که یک دسته دیگر هم تزشان این است که بگذارید که

معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای وحی می آید، حضرت صاحب می آید که معصیت را بردارد ما معصیت

کنیم که او بیاید این اعوجات را بردارید این دسته بندی ها را به خاطر خدا اگر مسلمید و برای کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی

ها را بردارید در این موج که الآن این ملت به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان

خواهد شکست.
و پس از این بود که با پیام مرحوم حلبی جلسات انجمن حجتیه تعطیل اعلام شد. در ضمن باید گفت که انجمن که قبل از انقلاب تز جدایی

دین از سیاست را می زد پس از انقلاب رو به پُست های کلیدی آورد که مورد مخالفت شدید روشنفکران قرار گرفت و پس از انقلاب

بسیاری از اسناد را در مرکز ساواک که به ضرر خودشان بود از بین بردند.
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که خط و تز و فکر انجمن خراب بود و عده ای از آقایان به خاطر اعتقاد به وجود امام زمان(عج) شاید

چند روزی هم با آنها همکاری می کردند ولی بعد از این که مخالفت انجمن و امام را دیدند از انجمن جدا شدند

شنبه 87 شهریور 16 , ساعت 2:46 عصر

 

منتظران درتمامی ادیان چه از یهود گرفته و چه از مسیحیت و چه ازبوداو زرتشت همه در انتظار او چشم به راه اندودر انتظار منجی که عالم را از ایمان و عدالت پر کند می باشند و از اورا اسوه ای می دانند که عالم پست را به جهانی مست از سرور تبدیل می سازد او می اید تا جهان و جهانیان را با صدای واحد به سوی او که معبود ی یکتا است فراخواند و صدای انا المهدی را به گوش عالمیان برساند و بودا و زرتشت و یهود و مسیحی و ارمنی و غیره و غیره را از هر نژاد و رنگی به دین واحد یعنی اسلام دعوت کند          

منتظِر چشم به راه منتظَر است . اوست که در انتظار منتظَر چون شمعی فروزان می سوزد و وجود خودرا نثار اقدام مبارک او می نماید تا شاید دیدار چهره ی مبارک نصیب وی شود اری انتظار چون بلوری است که در وجود منتظِر نمایان می شود و او را در برابر دیدگان عارفان چون جامی بلورین به نمایش می گذارد واو را برای عاشقان  انگشت نما می کند 

جمعه ها زمانی است که منتظِر مروارید ها را از دیده فرو می ریزد و در فراغ او که تنها مولای جهانیان است و پیام اور عدل و عدالت می باشدچشم هارا در ماهی تابه ی عشق سرخ می کند وافکار خود را در برابر او اصلاح می نماید و دل خود را برای حضور او صفا داده و اماده می کند دل او تجلی خانه ی مهر و عشق به خداست  خدایی که او را افرید تا معنای حقیقی انتظار را به سر چشمه معرفت برساند و انتظار را سر لوحه ی زندگی و رفتارش سازد امام حسن مجتبی می فرمایند((هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتى از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت «قائم» که عیسى بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز مىگذارد)).

اری اوست که در برابر ظلم قیام می کند و انان را از دم تیغ می گذاراند و انتقام مولای شهیدان ابا عبدالله را می گیردوصدای عاشقان را که می گویند ((این طالب بدم المقتول بکربلاویا فریاداین المعد لقطع دابر الظلمه این المرتجی لازاله الحور و العدوان این  المدخر لتجدید الفرائض و سنن))راجابت می گوید و انان را در سایه حکومت عدل خود جای داده و از انان پشتیبانی می کند و به مصداق ایه 5سوره قصص انان را چون که ضعیف شدگان در زمین  بودندوارثان زمین می گرداندو ظالمان را از مسند قدرت به زیر می کشاند


شنبه 87 شهریور 16 , ساعت 2:46 عصر

 

منتظران درتمامی ادیان چه از یهود گرفته و چه از مسیحیت و چه ازبوداو زرتشت همه در انتظار او چشم به راه اندودر انتظار منجی که عالم را از ایمان و عدالت پر کند می باشند و از اورا اسوه ای می دانند که عالم پست را به جهانی مست از سرور تبدیل می سازد او می اید تا جهان و جهانیان را با صدای واحد به سوی او که معبود ی یکتا است فراخواند و صدای انا المهدی را به گوش عالمیان برساند و بودا و زرتشت و یهود و مسیحی و ارمنی و غیره و غیره را از هر نژاد و رنگی به دین واحد یعنی اسلام دعوت کند          

منتظِر چشم به راه منتظَر است . اوست که در انتظار منتظَر چون شمعی فروزان می سوزد و وجود خودرا نثار اقدام مبارک او می نماید تا شاید دیدار چهره ی مبارک نصیب وی شود اری انتظار چون بلوری است که در وجود منتظِر نمایان می شود و او را در برابر دیدگان عارفان چون جامی بلورین به نمایش می گذارد واو را برای عاشقان  انگشت نما می کند 

جمعه ها زمانی است که منتظِر مروارید ها را از دیده فرو می ریزد و در فراغ او که تنها مولای جهانیان است و پیام اور عدل و عدالت می باشدچشم هارا در ماهی تابه ی عشق سرخ می کند وافکار خود را در برابر او اصلاح می نماید و دل خود را برای حضور او صفا داده و اماده می کند دل او تجلی خانه ی مهر و عشق به خداست  خدایی که او را افرید تا معنای حقیقی انتظار را به سر چشمه معرفت برساند و انتظار را سر لوحه ی زندگی و رفتارش سازد امام حسن مجتبی می فرمایند((هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتى از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت «قائم» که عیسى بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز مىگذارد)).

اری اوست که در برابر ظلم قیام می کند و انان را از دم تیغ می گذاراند و انتقام مولای شهیدان ابا عبدالله را می گیردوصدای عاشقان را که می گویند ((این طالب بدم المقتول بکربلاویا فریاداین المعد لقطع دابر الظلمه این المرتجی لازاله الحور و العدوان این  المدخر لتجدید الفرائض و سنن))راجابت می گوید و انان را در سایه حکومت عدل خود جای داده و از انان پشتیبانی می کند و به مصداق ایه 5سوره قصص انان را چون که ضعیف شدگان در زمین  بودندوارثان زمین می گرداندو ظالمان را از مسند قدرت به زیر می کشاند


پنج شنبه 87 شهریور 7 , ساعت 12:17 صبح

انتظار سرچشمه وجود (2)

اسمان ها چون سقف هایی است از جنس بلور ابدیده که بر سر افرینش گسترده شده اند و درختان چون پوستینی سبز بر تن زمین کشیده شده اند و ابها چون خون در رگ های زمین به جریان در امده اند و اوست که تمام زیبایی ها را در جای خود نشانده و همواره برای رسیدن به خود اماده کرده و ان ها را برای انسان رام ساخته است تا انسان با هوش و درک خود و توانایی  از ان بهره ببرد و جایگاه خود را در کاروان افرینش پیدا کند و هر دم زمزمه گر معبودی باشد که او را افرید وبه خاتم کاری وجود او پرداخت و او را چون یاقوتی در تاج هستی قرار داد

او می اید وچشمان گریان را مرهمی می شود  و دل های خسته رامژده ایی و قلب های عاشق را مجزوبی و قدم های خسته در جست و جوی او را امیدی

او می اید و دست های منتظر را بر دست کشیده و مینای وجود او را متبلور می سازد و مروارید چشمان را گهر کرده ی عاشقان می سازد و انان را چون دری گران بها در گنجینه خلقت به جاودانگی به ودیعه می گذارد و انان را از سرچشمه وجود اگاه می سازد تا در ابشار افرینش از  شربت عشق سیراب شوند  و در بوستان عاشقان انان را بر در سرای جنت می نهد و انان را چون پادشاهی در بالای سر تمام عاشقان می گذارد

جمعه ها تجلی گاه جوانانی است از غم غربت چون شمعی می سوزند و دم نمی زند و از وجود خود در این راه می نهند و می روند

جمعه های تجلی گاه زمزمه این منتظر لاقامت المت و العوج است زمزمه  شاعران و سوخته دلانی است که در وادی عشق به غم گزایی دوری می پردازند و آواز شاید این جمعه بیاید را سر می دهند شاعرانی که در این راه چون چشمه ای می جوشند و طراوت را در دوری او به وجود می اورند تا منتظران مینای وجود خود را ابدیده سازند و برای او دعای انتظار بخوانند چه دعایی برتر از اللهم کل ولیک الحجة ابن الحسن انان  با چشمانی گریان در برابر درگاه ورود عاشقان(قبله)با چشمانی معطر به بوی بهشت وگونه هایی معطر به صدای ابشار از سرچشمه زیبایی سلامتی او را می خوانند و هر دم دوری او را دم می زنند...............ادامه دارد


شنبه 87 شهریور 2 , ساعت 1:18 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

                انتظار سرچشمه وجود(1)

به نام خدایی که تابانید خورشید را بر پهنه وسیع گیتی و روشن ساخت درون و بیرون را سال هاست که در تلالو خورشید در اب و زمزمه چشمه در کوهسار و اواز بلبل بر شاخه گل صدایی احساس می شود شاید از اول خلقت این صدا چون نداییی بوده است که در گوش ها می پیچیده نگاه کن دوباره .................

زیبایی دوستدار زیبایی است و خدا انسان را به زیباترین شکل افرید و در وجود او زمزمه های اشنایی دمید تا مینای وجود ادمی چون بلوری درخشان در وجود ش به تپش دراید و معنای انتظار را در گوشش خواند و از او اری گرفت .انتظار بهشت و دوزخ در وجودش نهادینه شد و با پوست و گوشتش در امیخت و هر دم جلوه گر عشق به معبود و عشق به زیبایی شد در نگاهی جامع می توان تمام  هستی را در ثنای او دید خداوند برای نشان دادن جلوه های زیبایی وجود خود موعودانی را فرستاده تا در اقیانوس زندگی به نقش افرینی بپردازند و هر دم نشان دهنده خالق جهان افرین شوند و زیبایی او را بر دیدگان مردم نمایان سازند و معنای حقیقی ((تبارک الله احسن الخالقین)) را در دل مردم به جریان در اورند و همچون نوری در دلها سرک کشیده و ان ها را د رانتنظار او شعله ور سازند و کاروان هستی را چون امواجی جوشان در دریای بی کران افرینش به حرکت در اورند و ان را با ظهور موعود به ارامی به ساحل برسانند........... ادامه دارد


شنبه 87 شهریور 2 , ساعت 12:57 عصر

ریاضیات

پسر بچه ای کلاه کاذی را در اب رودخانه انداخت و خودش نیز همجهت با جریان اب از ساحل رودخانه راه خانه اش را در پیش گرفت .اما مدتی بعد برگشت و 200 متر در خلاف جهت حرکت اب راه پیمود ،تا کلاه کاذی را از اب گرفت ایا می توانید بگویید کلاه کاذی چند متر به وسیله اب جابه جا شده است ؟در صورتی که سرعت ثابت پسر بچه دو برابر سرعت ثابت اب بوده است.

 

اگه می توانید جواب را برای ما ارسال کنید تاما اسامی باهوش ترین هارا در وبلایگ با نام وبلایگشون بزنیم

توجه توجه اگه جواب می دید نام خودتون و وبلایگتون را برای ما ارسال کنید


یکشنبه 87 مرداد 13 , ساعت 7:51 عصر

خیلی دوست داشتم ببینم که واقعا ایا انقلاب در بهبود وضع مردم تاثیر داشت یا نه مدت هاست که می خواهم این تحقیق را بکنم و اون را در کتابی به چاپ برسونم ان شاءالله با دید حقیقت به این مطالب نگاه کنیم و از  جانبداری خودداری کنیم و نگذاریم که تبلیغات سوء دشمنان بر ما تاثیر بگذارد شاید بعضی ها بخوان کشور عزیزمون را با کشورهای صنعتی غرب مقایسه کنند این عزیزان باید توجه داشته باشند که این ممالک غربی سال هاست که مدال صنعتی شدن را برگردن دارندو اون روزهایی که ما در ایران از قحطی رنج می بردیم و اسب و الاق وسایل باریمون بود و شاید حتی می شه گفت که تلویزیون فقط مال ادم پول دارا بودو برا گرم کردن خودمون از پی و چوب و چراغ نفتی استفاده می کردیم ما که تو کشورمون گاز و نفت استخراج می شداونا تو کشورشون از بخاری های گازی استفاده می کردندو صنایع خودشون را با نفت و گازما راه می انداختندو حال انکه ما تو کشورمون از داشتن صنعت محروم بودیم روزی که اونا تو کشورشون سوار قطار می شدند وماشین های مدل بالا تو شهراشون قدم می زد شاید در ساخت خونه هاشون از فناوری بهره می بردند که ما تا چند سال پیش از اونا استفاده می کردیم ما تو کشورمون بدبختی مولا می کرد این مطالب مال زمان دوری نیست و شاید پدر بزرگا به یاد داشته باشند اره اگه این مطالب را به یاد داشته باشیم به این نکته پی می بریم که اره انقلاب در 30 سال عمر خودش خیلی چیز ها را تغییر داده به طوری که از استقلال خودش توانسته از برترین کشور های دنیا در صنعت و تکنولوژی باشه و از نظر علمی تو دنیا حرف اول بزنه حالا به چند نکته توجه می کنیم

1-تاثیر انقلاب در وضع برق

شاید امروزه با قطعی برق برخورد کرده باشید فکر می کنید ایا تمام این قطعی برق را می توان بر گردن دولی انداخت نه ما مسلمونا تو دین مبین خودمون از مبحث صرفه جویی خیلی گفته شده اما ..........

شاید اگه از این منظر نگاه کنیم که اره این ها از بلایی که طبیعت گاهی اوقات برا ما که تو اون دستکاری می کنیم کنار گذاشته و این قطعی برق مال همونه این دید مون را عوض کنیم داشتم می گفتم ما که تودینمان از صرفه جویی خیلی گفته شده ایا واقعا صرفه جویی می کنیم ؟.......فکر نکنم

از تلویزیون شنیدم که اگه مردم در مصرف خودشون 10%صرفه جویی کنند ما قطعی برق نداریم ولی من خیلی از صحنه ها را مشاهده کردم و دیدم که واقعا ما صرفه جویی نمی کنیم این مطلب را از خودمون شروع می کنیم

برگردیم به مطلب اصلی داشتیم می گفتیم تا چندین سال پیش توی روستا های ما و حتی داخل بعضی از شهرهای ما برق یه چیز جدید بود و شاید بیشتر خیابان هایی شهر به جز مرکز ان چراغ نداشت حال انکه امروزه در دور دست ترین مکان ها نیز برق کشی شده و در کوچه و پس کوچه های ما برق دارند و این از برکت های انقلاب است  البته ما انکار نمی کنیم که ممکن است در بعضی از روستا ها که در دست رس نمی باشند شاید از امکان برق محروم باشند که ان شاالله تا سال های اینده این روستاها نیز از این نعمت بهره مند می شوند

2- پیشرفت در علم و فناوری

می خواهیم از علم و فناوری صحبت کنیم و این مطلب خوبی برای شناخت تفاوت هاست در زمان سلطنت شاه ما در داخل کشور مدرک فوق دیپلم و شاید هم دیپلم فیلسوفای شهر ا مون بودن یعنی کسی که می خواست از این بالاتر بگیره باید به خارج سفر می کرد حال انکه در کشورمون مدارک دکترا و بالا تر تدریس می شود

شاید از کیفیت این تدریس ها سوال پیش بیاید و جواب معلومه چند وقت پیش از تلویزیون شنیدم که بچه های دانشگاه صنعتی شریف توانسته اند رتبه سوم جهانی را کسب کنند و بالا تر از کشورهای امریکا و روسیه بایستند و این نشان از بالا بودن سطح علمی دانشگاه های ما دارد

 

 

مطالب  بعدی را در روز های بعد می نویسیم

توجه توجه اگر کسی مدارکی را علیه این مطالب دارد اگر کسی مدارکی را برای اثبات این مطالب دارد برای ما ارسال کند

(((از نظرات شما در این زمینه استفاده می بریم)))


یکشنبه 87 مرداد 13 , ساعت 12:21 عصر
چند روز پیش ایمیلی بدستم رسید که فرستنده آن یک بهائی است . در این ایمیل طولانی که با چرب زبانی و احترام زیاد آن را شروع کرده(این یادداشت رابه عنوان یک ایرانی بهائی با احترام ومحبت وعشق از صمیم دل و با کمال صداقت به شما مینویسم به شما که وطن مشترک،تاریخ مشترک،محیط وآب و خاک مشترکی ما را به یکدیگر پیوند داده است امید قلبی من این است که این چند دست نوشته بتواندآغاز راهی باشد برای رفع سوتفاهمات) و با شبهه افکنی و دروغ پردازی و مظلوم نمائی سعی داشته تا خواننده را نسبت به مسئولین و نظام بد بین نماید .
در پایان نیز خواسته است تا ما از سر همدردی با ایمیلی که معرفی کرده پاسخگو باشیم و در صورت نیاز مدارک مربوط به اکاذیبش را برایمان ارسال نماید و اینگونه درخواست از رافت اسلامی کرده است. )اگر امکان دارد شما در مورد  این بی عدالتی ها تحقیقی کامل بفر مائید واسناد ومدارک مربوطه را مطالعه بفر مائید (تا نشانی باشد از رافت اسلامی وحقیقت جوئی بزرگواری چون شما((  چاپلوسی به تمام معنا...
بنده می دانم قصد او چیست اما برای جلوگیری از این سیاهکاری ها و هم برای اطمینان در مورد یکی از گفته هایش تحقیق کردم که آن را برایتان بازگو می کنم .
در یکی از موارد گفته بود : در فلان شهرستان استان فارس ، توسط دو نفر به خانه فلان بهائی با لگد کوبیده می شود و نمی توانند وارد خانه شوند و دو دختر در خانه دو نفر چفیه پوش را روی پشت بام می بینند و بعد دیوار خانه توسط لودر تخریب می شود و بعد از آن 10 – 15 نفر مسلح وارد خانه می شوند (که آنان را مامورین مسلح می خواند)و بعد از بازرسی و بهم ریختن منزل انجا را ترک می کنند .
به شخصه طی تماس تلفنی با یکی از دوستان (از مسئولین آن شهرستان در ارتباط با موضوع) در مورد جریان مذکور سوال کردم و ایشان چنین پاسخ دادند :
«خانه این شخص (جمشید بهرامی) در طرح یکی از میادین شهر بوده و شهرداری از یکی دو سال قبل مرتب به ایشان تذکر دادند و کاملا قانونی با ایشان مذاکره کرده اند و حتی شهرداری منزل او را خریداری کرده بود ، اما باز هم او کاملا بی اعتنا به موضوع هیچ گونه اهمیتی به تخلیه منزل نداده بود . در ضمن تخریب دیوار خانه کار شهرداری و هیچ نهاد و یا ارگان دیگری نبوده است. و هیچ مامور و یا نیروی نظامی نیز در آن نقشی نداشته اند . ماجرای بیان شده بسیار مبالغه آمیز است . »
این فرد چندین موارد دیگر نیز با همین مضومن بیان داشته و مطالب دیگری نیز سخیفانه ابراز کرده است می دانم که شما نیز حرفهای بی پایه و اساس این ملحد را باور ندارید و با درایت با دشمنان اسلام برخورد خواهید کرد .
اما حرف حساب : وقتی گروهی به توطئه ، تخریب و جاسوسی علیه نظام و اهانت به عقائد و مقدسات ما مسلمانان می نماید که این در طول تاریخ به اثبات رسیده است ، باز هم می توان با رأفت اسلامی با آن برخورد کرد .
در پایان نیز چند مطلب از وبلاگ بررسی و نقد بهائیت برایتان آورده ام و توصیه دارم جهت آشنائی بیشتر با این فرقه ضاله و دیگر فرق شیطانی و گمراه به سایت محاکمه مراجعه کنید .
‌بهائیت‌ و سیاست؛ تناقض‌ شعار و عمل‌
حمایت امریکا از بهائیه پس از انقلاب اسلا‌می‌
دست صهیونیسم در آستین بهائیت
حقیقت چیست ؟
تاریخی آکنده از فساد و وابستگی
دانلود کتاب سایه شوم (خاطرات یک نجات یافته از بهائیت)
بر گرفته از وبلایگ شهسواردل

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ