پاسخ به شبهات
آیت الله جوادى آملى
1- پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) فرمودند: قرآن هر سال یک بار بر من نازل مىشد و امسال که آخرین سال عمر من است، دوبار نازل شد. سؤال این است که در نقل فوق آیا منظور کل قرآن بوده است یا نه؟ و اگر جواب مثبت است، پس چرا پیامبر قسمتى از قرآن را بر مردم مىخواند؟
انسان کامل از آن جهت که ولى الله است، آن چه ذات اقدس اله به او عطا مىکند، مىگیرد، ولى از آن جهت که رسولالله است، باید دو کار انجام دهد: اول این که تدریجاً مردم را آگاه کند، دوم این که به اندازه سطح فهم مردم با آنها صحبت کند.
تمام قرآن هر سال بر آن حضرت نازل مىشد، اما رسالت او در این نبود که همه آیات را براى همه مردم نقل کند. حتى آن چه را هم که نقل مىکرد، به اندازه فهم مردم بود. پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) الفاظ را ذکر مىکرد، ولى هر کسى به اندازه درک و ظرفیت خود مطالب را مىفهمید. همان مطلبى که وجود مبارک حضرت امیر به کمیل فرمود: «إنَّ هذِهِ القُلُوبُ اَوْعِیَةٌ فَخَیْرُها اَوْعاها»؛1 اى کمیل! این دلها ظرفیتهاى گوناگون دارند و بهترین دل آن است که ظرفیتش بیشتر و حافظ اسرار باشد.
مرحوم شیخ صدوق (رضواناللهتعالىعلیه) در کتاب شریف «معانى الاخبار» نقل مىکند که شخصى آمد به محضر مبارک امام صادق (علیهالسلام) و عرض کرد: چرا پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) را ابوالقاسم مىنامند؟ حضرت ابتدا جواب سادهاى داد، فرمود: آن حضرت پسرى داشت به نام قاسم و به این دلیل کنیه آن حضرت ابوالقاسم است. شاگرد امام عرض کرد: این را مىدانم، توضیح بیشترى بدهید. حضرت فهمید که او آمادگى و ظرفیت بیشترى دارد، معنایى را برایش بیان نمود که به ذهن هیچ کدام از ما خطور نمىکند.
فرمودند: به این علت پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) را ابوالقاسم گفتهاند که 1- على بن ابىطالب (علیهالسلام)تقسیم کننده بهشت و جهنم است: «قسیم النار و الجنة». آن حضرت در روز قیامت به بهشت دستور مىدهد: این شخص دوست من است او را بپذیر و به آتش جهنم دستور مىدهد: فلان شخص دشمن من است او را بگیر 2- على بن ابىطالب (علیهالسلام) شاگرد پیامبر است و علوم فراوانى از پیامبر فراگرفته است 3- هر شاگردى فرزند معلم است و هر معلمى حق پدرى بر گردن شاگرد خود دارد (پدر معنوى اوست).
از این سه مقدمه این نتیجه حاصل مىشود که اگر على بن ابىطالب (علیهالسلام) قاسم (تقسیم کننده) بهشت و جهنم است و پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) پدر (معنوى) این قاسم است، پس کنیه پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) ابوالقاسم مىشود. ببینید این گونه معنا کردن آیا به ذهن احدى مىآید، یا اگر غیر امام این گونه معنا مىکرد، کسى قبول مىنمود؟
بنابراین پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) مأمور بود در هر هفته یا در هر ماه، مقدار مشخصى از قرآن را بیان کند. متناسب با قدرت دریافت و درک مردم و ظرفیت محدود آنها.
آدمها چند دستهاند: برخى «مرد دیروز»اند و پیوسته در اندوه گذشته از دست رفته به سر مىبرند. اینان کسانىاند که در «دیروز» زندگى مىکنند. شعارشان «اى کاش» است و کارشان «حسرت و افسوس». وِرد زبانشان این است که «اى کاش چنین و چنان مىکردم!» و «اى کاش چنین و چنان مىشد!».
عدّهاى دیگر «مرد فردا» هستند و همواره در آرزوهاى طلایى خود سیر کرده و در خواب و خیال خود، کاخهاى فراوان خوشبختى مىسازند. اینان زندگى رؤیایى داشته و پیوسته در حال بلند پروازى و خیال بافىاند. تنها نصیب مردان رؤیایى این است که براى لحظاتى چند، مست فرداى خیالى خود شوند.
در مقابل این دو گروه، کسان دیگرى وجود دارند که «مرد امروز»اند. مردان امروز نه عمر خود را در حسرت گذشته تباه مىکنند و نه در خیال بافى و رؤیاپردازى تلف مىسازند. اینان نه در دیروز زندگى مىکنند و نه در فردا، و هم اینان «مردان موّفق» روزگارند. انسانهاى موفّق کسانىاند که موفّقیت خویش را نه در دیروزِ از دست رفته مىیابند و نه در فرداى نیامده، نه حسرت گذشته را مىخورند و نه به رؤیاى فردا مىپردازند، و لذا رنجور و افسرده و ناامید و بىانگیزه نیستند. در زندگى پربار و سرشار از موفّقیت پیشوایان دین، هرگز دیده نشده است که حسرت دیروز، آنان را ناامید و ناتوان ساخته باشد و رؤیاى فردا، بى انگیزه و ساکن؛ بلکه همواره پرنشاط و امیدوار و پرتحرک بودهاند؛ چرا که موفّقیت خویش را در «امروز» جستجو مىکردند. مردان موفق، به خوبى مىدانند که موفّقیت در «نیستى» شکل نمىگیرد؛ بلکه در مزرعه «هستى» و در این هستى، گل موفّقیت مىروید.
شما از کدام گروهید؟ مرد دیروز؟ مرد فردا؟ و یا مرد امروز؟ شما موفّقیت را در چه مىدانید؟ در نیستى یا در هستى؟ اگر مرد امروزید و موفّقیت را در «هستىها» مىجویید، مطمئن باشید که موفّقیت در انتظار شماست.
این دفعه می خوام با شما درباره قران و فواید شنیدن اون از زبان ریئس مرکز تحقیقات و پژوهش طب اسلامی امریکا بگم
رئیس مرکز تحقیقات و پژوهش طب اسلامی امریکا در همایش بین المللی قاهره بیان کرد که ایات قران کریم عاملی است برای فعال شدن سیستم ایمنی بدن دربرابر بیماری ها ایشان با بیان این مطلب افزوددر تحقیقاتی که بر روی شماری از مسلمانان و غیر مسلمانان به عمل امده مشحص شده 79 درصد افرادی که به ایات قران گوش می دهند تغییراتی اساسیدر سیستم ایمنی بدن انان به وجود امده است ومیزان اختلالات عصبی دراین افراد بسیار پایین است
لیست کل یادداشت های این وبلاگ